[vc_row][vc_column][vc_custom_heading text=”تحلیل بنیادی و تاریخچه تحلیل فاندامنتال” font_container=”tag:h1|font_size:32|text_align:center|line_height:1.8″ use_theme_fonts=”yes”][vc_column_text]تحلیل بنیادی یکی از روشهای ارزیابی اوراق بهادار است. در این روش با در نظر داشتن تمامی عوامل موثر در اقتصاد و عوامل کمی و کیفی، ارزش ذاتی محاسبه و اندازهگیری میشود. یک تحلیلگر بنیادی حرفهای تمام عوامل موثر بر ارزش اوراق بهادار نظیر نیروهای اقتصاد کلان و موارد خاصی همچون مدیریت و شرایط مالی شرکت را شناسایی و مطالعه میکند.
هدف از انجام این نوع تحلیل، رسیدن به ارزشی است که سرمایهگذار آن را با قیمت کنونی مقایسه و در نهایت با توجه به نتیجهی مقایسهی صورتگرفته، در شرایط مختلف برای سرمایهی خود تصمیمگیری کند.[/vc_column_text][vc_custom_heading text=”تاریخچه تحلیل بنیادی” font_container=”tag:h2|font_size:24|text_align:right|color:%23144b93|line_height:1.8″ use_theme_fonts=”yes”][vc_column_text]نام دیگر این تحلیل، تحلیل فاندامنتال است. بهتر است قبل از ورود به بحثهای جدی در مورد تحلیل فاندامنتال، ابتدا مروری بر تاریخچهی آن داشته باشیم.
بنجامین گراهام اقتصاددانی آمریکایی است که با لقب «پدر علم تحلیل بنیادین» در سطح جهان شهرت یافته است. وی متولد سال 1894 در کشور انگلستان است. در دوران کودکی گراهام، خانوادهاش در آمریکا ساکن شدند. او موفق به اخذ بورس تحصیلی از دانشگاه کلمبیا شد و با پایانیافتن دوران تحصیل در وال استریت شروع به کار کرد. او در 25 سالگی، هر سال بهطور تقریبی 500,000 دلار درآمد داشت. در سال 1929 بازار سهام با سقوطی ناگهانی روبهرو شد که در نتیجهی آن گراهام تقریبا تمام سرمایهی خود را از دست داد. اما در ازای آن تجربههای ارزشمندی به دست آورد. او این تجربیات را به همراه دیوید داد در کتابی تحت عنوان «تحلیل اوراق بهادار» (Security Analysis) در اختیار همگان قرار داد.[/vc_column_text][vc_single_image image=”23563″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_column_text]تحقیقات بنجامین گراهام پایههای ایجاد تحلیل بنیادی فاندامنتال بود. همچنین روش سرمایهگذاری ارزشی توسط او ایجاد شد. بر اساس این روش عوامل یک شرکت همچون دارایی، درآمد و پرداختهای سود سهام میتوانند فرد را به سمت ارزش ذاتی سهام هدایت کنند که آن را با ارزش بازار مقایسه کند. کتاب دیگر او با عنوان سرمایهگذار هوشمند (Intelligent Investor) راهنمایی ارزشمند برای تحلیلگران بنیادی است.[/vc_column_text][vc_custom_heading text=”چرا تحلیل بنیادی؟” font_container=”tag:h2|font_size:24|text_align:right|color:%23144b93|line_height:1.8″ use_theme_fonts=”yes”][vc_column_text]عمده دلایلی که افراد به خاطر آن از این تحلیل حمایت میکنند:
- از آنجایی که روشها و راهکارهای اجرایی در تحلیل فاندامنتال بر اساس اطلاعات مالی است، کسی نمیتواند تعصب و ادعای شخصی خود را تحمیل کند.
- این روش تحلیلی، شرایط اقتصاد در بلندمدت، آمارهایی از جمله مصرفکنندگان و تمایلات آنها و تکنولوژی را نیز مدنظر دارد. گسترهی بسیار وسیعی از دادهها در تحلیل بنیادی قابل تحلیل است.
- با محاسبهی درست سیستماتیک ارزش دارایی، ارزش بهطور دقیق مشخص میشود. در نتیجه آن سرمایهگذاران میتوانند تصمیمات دقیقتری برای معاملات خود بگیرند.
- درک بهتر، حسابداری دقیق و تحلیل صورتهای مالی در این تحلیل موجب اندازهگیری بهتر همهچیز میشود.
[/vc_column_text][vc_custom_heading text=”تحلیل بنیادی بورس شامل چند بخش است؟” font_container=”tag:h2|font_size:24|text_align:right|color:%23144b93|line_height:1.8″ use_theme_fonts=”yes”][vc_column_text]تحلیل فاندامنتال یا بنیادی از سه بخش اصلی تشکیل شده است که عبارتاند از تحلیل اقتصادی یا Economic Analysis، تحلیل صنعت یا Industry Analysis و تحلیل شرکت یا Company Analysis.[/vc_column_text][vc_custom_heading text=”تحلیل فاندامنتال با چه روشهایی صورت میگیرد؟” font_container=”tag:h2|font_size:24|text_align:right|color:%23144b93|line_height:1.8″ use_theme_fonts=”yes”][vc_column_text]بهطور کلی، این تحلیل به دو طریق قابل انجام است:[/vc_column_text][vc_custom_heading text=”1. مدل اول: روش بالا به پایین در تحلیل بنیادی” font_container=”tag:h3|font_size:20|text_align:right|color:%23099ebc|line_height:1.8″ use_theme_fonts=”yes”][vc_column_text]در روش بالا به پایین یا Top-Down تمرکز اصلی بر چگونگی تاثیرگذاری اقتصاد کلان بر بازار و در پی آن ارزش سهام است. باید دانست که در روش بالا به پایین، صنایع نیز از چشم سرمایهگذاران دور نمیماند. زیرا به باور آنان اگر صنعت یک کمپانی رو به پیشرفت باشد ارزش سهام آن نیز در آیندهای نزدیک رشد خواهد کرد. در حقیقت افرادی که از این روش استفاده میکنند عملکرد وسیع اقتصاد را مدنظر قرار داده و سپس صنایعی که فرایند خوبی را طی میکنند انتخاب و در مناسبترین فرصت در آنها سرمایهگذاری میکنند.
بهطور معمول در تحلیل سرمایهگذاری به روش بالا به پایین، مواردی همچون پیشرفت اقتصادی، سیاستهای پولی بانکها نظیر کاهش یا افزایش نرخ بهره، تورم و ارزش کالاها، قیمت ارز و بیکاری شناسایی و بررسی میشوند.
در نتیجهی این روش، سرمایهگذاران پیش از آنکه ویژگیهای یک کمپانی را بررسی کنند به بررسی عوامل اقتصاد کلان میپردازند. آنها موقع انتخاب سهام به شرایط بازار و شرایط اقتصادی برای پورتفولیوی خود توجه میکنند.[/vc_column_text][vc_custom_heading text=”2. مدل دوم: روش پایین به بالا در تحلیل بنیادی” font_container=”tag:h3|font_size:20|text_align:right|color:%23099ebc|line_height:1.8″ use_theme_fonts=”yes”][vc_column_text]در روش پایین به بالا یا Bottom-Up، تحلیلگران فاندامنتال بدون توجه به موجهای بازار، بنیاد یک سهام را مطالعه و بررسی میکنند. به بیان دیگر آنها تمرکز کمی روی شرایط بازار، شاخصهای اقتصاد کلان و اصول صنعت خواهند داشت. اما بهجای آن با تمرکز بسیار زیادی یک شرکت در یک صنعت را انتخاب و آن را با سایر شرکتها در همان صنعت مقایسه میکنند.
در واقع در تحلیل پایین به بالا روی موارد زیر تمرکز میشود:
- نسبتهای مالی (قیمت هر سهم نسبت به سود هر سهم و نسبت جاری)، بازده سهام و حاشیه سود خالص
- افزایش درآمدها مانند درآمد پیشبینیشده آینده
- افزایش درآمد و میزان فروش
- تحلیل مالی اظهارنامههای مالی یک شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد
- تولیدات شرکت، تسلط و سهم آن در بازار
- توانایی و سابقهی اعضای هیئت مدیره شرکت
برای تصمیمگیری منطقی طبق اصل سرمایهگذاری پایین به بالا در تحلیل بنیادی، ابتدا باید شرکتی را انتخاب و سپس قبل از سرمایهگذاری بررسیهای کاملی روی آن انجام شود. برای نمونه، سرمایهگذاری که قصد دارد از روش پایین به بالا استفاده کند ابتدا شرکتی را انتخاب میکند و بعد به بررسی سلامت مالی، میزان عرضه و تقاضا و سایر آیتمها آن، در طول یک بازهی زمانی معین میپردازد.
در نتیجه سرمایهگذاران در این روش، موقع تصمیمگیری بیشتر از عوامل اقتصاد خرد بهره میبرند. این نوع سرمایهگذاران ساختار اساسی یک شرکت را برای تصمیم درمورد سرمایهگذاری یا عدمسرمایهگذاری بررسی میکنند.[/vc_column_text][vc_single_image image=”23570″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_custom_heading text=”جمعبندی” font_container=”tag:h2|font_size:24|text_align:right|color:%23144b93|line_height:1.8″ use_theme_fonts=”yes”][vc_column_text]در بازار سرمایه دو نوع تحلیل برای ارزیابی اوراق بهادار وجود دارد که عبارتاند از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. این دو از جهات مختلفی با هم متفاوتاند. ما در این مقاله ضمن بیان تاریخچه تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، در مورد روشهای انجام آن نیز توضیحاتی دادیم.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]