هنوز هیچ دوره ای اضافه نکرده اید.
fvg چیست کاربرد و انواع FVG در فارکس
- 203 بازدید
بورس کالج در این مقاله آموزش رایگان فارکس به بررسی fvg چیست و انواع FVG در فارکس میپردازد.
Fvg در فارکس یکی از ابزار های مهمی است که معامله گران حرفه ای با استفاده از آن بهترین موقعیت های معاملاتی را پیدا می کنند و بر اساس آن وارد یک موقعیت معاملاتی شده یا از آن خارج می شوند. شکاف های قیمتی روی نمودار هر دارایی سیگنال های مختلفی را به معامله گران می دهد. اگر دوست دارید تا بدانید که این سیگنال ها چیستند و این که fvg دقیقاً در این فرآیند چه نقشی دارد؛ بهتر است که تا پایان مقاله با ما همراه باشید و حتما قبل از شروع معامله در بازار آموزش فارکس و ارز دیجیتال مشاهده کرده باشید .
Fvg چیست؟
FVG که مخفف “Fair Value Gap” است، به معنای «شکاف ارزش منصفانه» هست و یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل بازار های مالی، به ویژه در بازار فارکس به شمار می آید. این مفهوم اشاره به تفاوت میان قیمت فعلی یک دارایی و ارزش واقعی یا منصفانه آن دارد. در واقع، FVG به ما نشان می دهد که یک دارایی در چه فاصله ای از ارزش ذاتی خود معامله می شود و این فاصله به سمت مثبت یا منفی است.
برای درک بهتر FVG، تصور کنید که در یک بازار شلوغ به دنبال یک کالا هستید. ناگهان با مغازه ای رو به رو می شوید که همان کالا را با قیمتی بسیار پایین برای فروش گذاشته است. در چنین شرایطی، واکنش طبیعی شما خرید آن کالا خواهد بود؛ زیرا احساس می کنید که این یک فرصت طلایی است. این سناریو در دنیای معاملات فارکس نیز وجود دارد؛ جایی که قیمت یک دارایی ممکن است به طور موقت از ارزش منصفانه اش فاصله بگیرد.
FVG می تواند به عنوان سیگنالی برای تعیین نقاط ورود به بازار یا تعیین محدوده های حد سود عمل کند. وقتی یک شکاف ارزش منصفانه در نمودارها شناسایی می شود، به وضوح نمایان است که قیمت باید به سمت این ناحیه حرکت کند تا تعادل جدیدی بین عرضه و تقاضا برقرار کند. این شکاف ها به طور معمول در زمانی ایجاد می شوند که فعالیت های معاملاتی به طور ناگهانی دچار نوسانات می شوند و تعادل طبیعی بین خریداران و فروشندگان از دست می رود.
از این رو، استفاده از FVG می تواند به معامله گران کمک کند که تصمیمات بهتری در مورد ورود به معاملات یا خروج از آن ها بگیرند. شناسایی این شکاف ها نه تنها به تحلیل بنیادی کمک می کند، بلکه به عنوان ابزاری کارآمد در تحلیل تکنیکال نیز عمل می کند و می تواند به افزایش احتمال سودآوری در معاملات شخصی منجر شود. بدین ترتیب، FVG به عنوان یک ابزار استراتژیک در ترسیم مسیر های قیمتی دارایی ها، به معامله گران این امکان را می دهد که با دقت بیشتری تصمیم گیری کنند و از فرصت های مناسب در بازار بهره برداری کنند.
تفاوت fvg و گپ معمولی در نمودار های فارکس
گپ های معمولی و FVG هر دو نشان دهنده شکاف های قیمتی در بازار فارکس هستند؛ اما هر یک ویژگی ها و کاربرد های متفاوتی دارند. یکی از تفاوت های اصلی این دو، اندازه آن ها است. گپ های معمولی معمولاً کوچک تر از FVG ها هستند، در حالی که FVG ها می توانند به طور قابل توجهی بزرگ تر باشند و چندین کندل را در بر بگیرند. این اندازه بزرگ به این معنی است که شکاف های ارزش منصفانه معمولاً نشان دهنده ناهنجاری های قابل توجهی در بازار هستند.
از دیگر تفاوت های مهم بین این دو نوع گپ، حجم معاملات است. گپ های معمولی معمولاً با حجم معاملات پایین تری مشاهده می شوند و به طور عمده ناشی از نوسانات تصادفی بازار، مانند انتشار اخبار ناگهانی یا تعطیلات، ایجاد می شوند. در مقابل، FVG ها به طور معمول با حجم معاملات بالایی همراه هستند. این ویژگی نشان دهنده عدم تعادل در عرضه و تقاضا است و می تواند نشان دهد که قیمت در آن نقطه به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است.
علاوه بر این، اهمیت این دو نوع گپ نیز متفاوت است. گپ های معمولی معمولاً اهمیت کمتری دارند و می توانند به دلایل غیرقابل پیش بینی در بازار ایجاد شوند؛ اما FVG ها از اهمیت بالایی برخوردارند و می توانند نشان دهنده نقاط بالقوه برای تغییر روند یا ادامه روند باشند. به علاوه، این شکاف ها معمولاً به عنوان ابزارهایی برای شناسایی نقاط ورود و خروج در معاملات استفاده می شوند؛ زیرا به معامله گران کمک می کنند تا مکان هایی را شناسایی کنند که قیمت احتمالاً به سمت آن ها حرکت می کند تا با ارزش منصفانه خود همخوانی بیشتری داشته باشد.
در نهایت، می توان گفت که در حالی که هر دو نوع گپ می توانند اطلاعات ارزشمندی درباره حرکات قیمت در بازار ارائه دهند، FVG ها به دلیل اندازه بزرگ، حجم معاملات بالا و اهمیت استراتژیک آن ها، به عنوان ابزاری قوی برای تحلیل و تصمیم گیری در معاملات فارکس مورد توجه بیشتری قرار می گیرند.
کاربرد fvg در فارکس
کاربرد FVG در معاملات فارکس به صورت گسترده و متنوع است و می تواند به معامله گران در بهبود استراتژی های معاملاتی خود کمک شایانی کند. ایجاد گپ در نمودار قیمتی و شناسایی آن بار ها و بار ها تکرار شده است و هر بار رفتار مشابهی نسبت به دفعات قبل داشته است که دنبال کردن این الگو ها می تواند کاملاً در معاملات کاربردی باشد. در ادامه هر یک از این کاربرد ها را به صورت جداگانه توضیح داده ایم.
شناسایی سطوح حد سود
یکی از مهم ترین کاربرد های FVG، شناسایی سطوح حد سود به صورت دقیق است. زمانی که یک معامله گر با موقعیت ناقصی که در نمودار قیمت وجود دارد مواجه می شود، می تواند به راحتی تشخیص دهد که قیمت احتمالاً به سوی این شکاف حرکت خواهد کرد. این امر به او اجازه می دهد تا حد سود (Take Profit) خود را در نقاطی تعیین کند که احتمال بیشتری دارد قیمت به آن ها برسد، مشابه یک نقشه که مسیرهایی را برای حرکت نشان می دهد.
پیش بینی حرکت بازار
علاوه بر این، FVG می تواند به عنوان ابزاری برای تحلیل جهت بازار نیز عمل کند. با بررسی مکان شکاف های موجود، معامله گران می توانند به این نتیجه برسند که آیا قیمت به سمت بالا یا پایین احتمال بیشتری برای حرکت دارد. برای مثال، اگر یک شکاف در بالای سطح فعلی قیمت وجود داشته باشد، این می تواند نشانه ای از احتمال حرکت صعودی در آینده باشد و بالعکس. بر این اساس، FVG به معامله گران کمک می کند تا دید واضح تری نسبت به روندهای آتی بازار داشته باشند.
با مشاهده دوره تحلیل تکنیکال ریسک معاملات به حداقل برسانید.
پیش بینی قیمت دارایی
همچنین، یکی دیگر از قابلیت های FVG، پیش بینی حرکات قیمتی در آینده است. اگرچه هیچ ابزاری نمی تواند تغییرات بازار را با قطعیت کامل پیش بینی کند، اما شناسایی این شکاف ها می تواند به معامله گران اطلاعات ارزشمندی ارائه دهد. از آن جایی که بازار ها معمولاً تمایل به پر کردن شکاف های قیمتی دارند، آگاهی از موقعیت این شکاف ها می تواند به شناخت سطوح قیمتی احتمالی در آینده کمک کند و تصمیمات بهتری را برای ورود یا خروج از بازار تسهیل نماید.
در مجموع، استفاده از FVG به معامله گران این امکان را می دهد که با تحلیل دقیق تر بازار، مدیریت بهتری بر روی معاملات خود داشته باشند و در نتیجه شانس موفقیت بیشتری را در معاملات فارکس داشته باشند. این مفهوم به عنوان یک ابزار استراتژیک می تواند به بهبود درک کلی از بازار و روندهای قیمتی یاری رساند.
انواع fvg
شکاف ارزش منصفانه در بازار فارکس به چند شکل وجود دارد. هر یک از انواع fvg الگو های خاصی را در نمودار تشکیل می دهند تا پیام های مختلفی را به معامله گران بدهند. برای شناخت این الگو ها و شناسایی هر سیگنال ادامه مقاله را با دقت بخوانید.
(BISI (Buyside Imbalance Sellside Inefficiency
BISI یا عدم تعادل در سمت خرید و ناکارآمدی در سمت فروش مربوط به تجمع خریداران در شرایطی است که فروشندگان کافی وجود ندارند. یک FVG صعودی که به BISI مربوط می شود، از سه کندل متوالی تشکیل می شود. در این حالت، فاصله ای که از بالای کندل اول تا پایین کندل سوم وجود دارد، بیانگر وجود عدم تعادل در سمت خرید است. زمانی که کندل سوم به هیچ عنوان با کندل اول همپوشانی نداشته باشد، این گپ ایجاد می شود و بیانگر این است که تنها در طول کندل دوم، خریداران فعال بوده اند. اعم از این که فشار فروش وجود نداشته باشد، یعنی یک ناکارآمدی در سمت فروش ایجاد می شود. معامله گران ممکن است از این ناحیه به عنوان یک فرصت خرید استفاده کنند؛ زیرا گپ معرفی شده می تواند به عنوان یک سطح حمایت عمل کند و احتمالاً قیمت به این نقطه باز می گردد.
(SIBI (Sellside Imbalance Buyside Inefficiency
SIBI یا عدم تعادل در سمت فروش و ناکارآمدی در سمت خرید برعکس حالت قبلی است. یک FVG نزولی به SIBI مربوط می شود. در اینجا، گپی که از پایین کندل اول شروع و به بالای کندل سوم ختم می شود، نشان دهنده وجود ناکارآمدی در سمت خرید است. مشابه BISI، در اینجا نیز اگر بالای کندل سوم با پایین کندل اول همپوشانی نداشته باشد، این عدم تعادل ایجاد می شود. در طول کندل دوم، فقط فروشندگان فعال بوده اند و به همین خاطر، معامله گران می توانند از این ناحیه به عنوان یک سطح مقاومت استفاده کنند. همچون BISI، قیمت معمولاً به این مناطق باز می گردد و می تواند در آنجا تغییر روند دهد.
IFVG (Invalid Fair Value Gap)
IFVG یا گپ غیر معتبر زمانی رخ می دهد که قیمت بعد از تشکیل یک FVG، آن را نادیده می گیرد؛ به عبارت دیگر، وقتی که قیمت با بدنه یک کندل، خارج از محدوده FVG بسته می شود، احتمالاً این منطقه دیگر از اعتبار کافی برخوردار نیست. در این نقاط، قیمت ممکن است دوباره به این محدوده بازگردد و به عنوان حمایت یا مقاومت عمل کند. برای مثال، اگر یک FVG صعودی شکل گرفته باشد، می توان انتظار داشت که قیمت پس از ترک این منطقه، به آن بازگردد و واکنش صعودی نشان دهد، یا به همین ترتیب برای FVG نزولی نیز این قضیه صدق می کند.
Implied FVG
Implied FVG به نوع خاصی از گپ اشاره می کند که بدنه یک کندل بزرگ حاکم بر فضای بین دو سایه کندل است. برای شناسایی این گپ، ابتدا باید سایه پایین کندل اول و سایه بالای کندل سوم را علامت گذاری کرد. فضای مشترک بین این دو سایه که با کندل وسطی همپوشانی دارد، به عنوان Implied FVG شناخته می شود. این نوع FVG می تواند به معامله گران در تحلیل نقاط قوت و ضعف بازار کمک کند و مشخص کننده مناطق مهمی از نظر روان شناسی قیمت باشد.
BPR (Balanced Price Range)
BPR یا محدوده قیمت متعادل ناحیه ای است که بین دو FVG ایجاد می شود. این ناحیه می تواند به عنوان یک منطقه جذاب در بازار شناخته شود و زمانی که دو FVG در هم پوشانی قرار گیرند، به شکل یک محدوده قیمتی متعادل در می آید. BPR معمولاً پس از حرکات تهاجمی قیمت رخ می دهد و می تواند به صورت نقطه تعادلی عمل کند. معامله گران باید از این ظرفیت استفاده کرده و در نظر داشته باشند که قیمت احتمالاً به شدت از این ناحیه حرکت خواهد کرد.
در نهایت، هر یک از این انواع FVG می تواند به صورت منحصر به فردی در تصمیم گیری های معاملاتی مؤثر باشد و معامله گران با درک صحیح از آن ها، به شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب در بازار فارکس کمک شایانی نمایند.
چگونه fvg را در نمودار مشخص کنیم؟
پس از یادگیری انواع fvg، حالا وقت آن است که به این سؤال پاسخ دهیم که fvg در نمودار های فارکس چگونه قابل تشخیص است؟ برای شناسایی fvg نیز باید به چند نکته در نمودار دقت کنید تا این الگوی مهم را پیدا کنید. اگر در شناسایی fvg حرفه ای شوید؛ می توانید با استفاده از آن بهترین موقعیت های معاملاتی را پیدا کنید.
شناسایی کندل بزرگ
اولین مرحله برای شناسایی یک FVG در نمودار قیمت، بررسی وجود یک کندل بزرگ است. این کندل باید توجه شما را جلب کند و بدنه آن باید به وضوح از کندل های دیگر متفاوت باشد. این بدنه باید نسبت بدنه به سایه قابل توجهی داشته باشد، به طوری که این نسبت در حالت ایده آل تقریباً 70 درصد باشد؛ به عبارت دیگر، بدنه کندل باید به اندازه ای بزرگ باشد که بتواند تأثیر قوی بر حرکات قیمت بازار داشته باشد. این کندل می تواند نشان دهنده یک تغییر قوی در روند باشد و اولین نشانه برای شناسایی یک FVG محسوب می شود.
تحلیل کندل های همسایه
پس از شناسایی کندل بزرگ، مرحله بعدی تحلیل کندل های همسایه قبل و بعد از این کندل است. در این مرحله، شما باید بررسی کنید که آیا این کندل ها به طور کامل با کندل بزرگ همپوشانی دارند یا خیر. ایده آل این است که همپوشانی جزئی میان کندل بزرگ و کندل های همسایه وجود داشته باشد. این همپوشانی می تواند از دو طرف (بالا و پایین) انجام شود و برای ایجاد شکاف قیمت منصفانه، فضایی بین سایه های کندل های همسایه نسبت به کندل بزرگ به وجود خواهد آمد.
تعریف فاصله FVG
در مرحله بعدی، شما باید فاصله قیمتی را مشخص کنید که FVG را تعریف می کند،. برای تعیین FVG در یک روند نزولی، باید مسافت بین حداقل قیمت کندل همسایه قبل (کندل دوم) و حداکثر قیمت کندل همسایه بعد (کندل سوم) را شناسایی کنید. این ناحیه به عنوان FVG شناخته می شود و نشان دهنده عدم تعادل در بازار است. به همین ترتیب، در یک روند صعودی، باید محدوده قیمتی را میان حداکثر قیمت کندل قبل و حداقل قیمت کندل بعد مشخص کنید تا FVG را تعریف کنید.
ترسیم FVG در نمودار
پس از اینکه FVG را شناسایی کردید، باید آن را در نمودار قیمتی خود ترسیم کنید. برای انجام این کار، نقاط پایین و بالا که در مراحل قبلی مشخص کرده اید را با خط های افقی بر روی نمودار مشخص کنید و آن ها را به سمت راست امتداد دهید. این خطوط نشان دهنده ناحیه عدم تعادل و فرصت های تجاری بالقوه در بازار خواهند بود. با انجام این مراحل، شما به راحتی توانسته اید یک FVG را در نمودار شناسایی کنید و از آن به عنوان ابزاری برای تحلیل حرکات آینده قیمت استفاده نمایید.
به یاد داشته باشید که در یک نمودار، ممکن است چندین FVG وجود داشته باشد؛ بنابراین، پس از یافتن یک FVG، می توانید به بررسی ادامه دهید و دیگر مناطق ضعف یا قوت در بازار را نیز شناسایی کنید. توجه به روند کلی بازار و مدیریت ریسک نیز می تواند در تصمیم گیری های معاملاتی شما سودمند باشد. در نهایت، شناسایی و تحلیل FVG به شما کمک خواهد کرد تا استراتژی های معاملاتی خود را بهبود بخشید و تصمیمات بهتری بگیرید.
معامله با fvg در فارکس
معاملات با استفاده از شکاف های ارزش منصفانه (FVG) می تواند فرصتی منحصر به فرد برای معامله گران باشد. این استراتژی می تواند به شما کمک کند تا نقاط ورود و خروج مناسبی را در بازار شناسایی کنید. در ادامه مراحل استفاده از این استراتژی برای معامله را به تفکیک توضیح خواهیم داد.
تعیین روند بازار
اولین قدم در استفاده از FVG ها، شناسایی روند بازار است. برای این کار، باید به الگوهای قیمت و حرکات آن توجه کنید. اگر قیمت به طور پیوسته در حال افزایش است، این به معنای وجود یک روند صعودی است و شما باید به دنبال فرصت های خرید باشید. برعکس، اگر قیمت در حال کاهش است، این نشان دهنده یک روند نزولی است و باید برای ورود به معاملات فروش آماده باشید.
تعیین روند به شما کمک می کند تا یک چارچوب کلی برای معاملات خود فراهم کنید. برای تقویت تحلیل خود، می توانید از تایم فریم های بزرگ تر مانند 1 ساعت، روزانه یا هفتگی استفاده کنید. همچنین، استفاده از خطوط روند و کانال های قیمتی می تواند به شما در شناسایی بهتر روندها و نقاط حساس کمک کند.
شناسایی مناطق عرضه و تقاضا
بعد از تعیین روند، مرحله بعدی شناسایی مناطق عرضه و تقاضا است. این مناطق می توانند به شما کمک کنند تا نقاط قوت و ضعف بازار را بهتر درک کنید. برای ترسیم این مناطق، به اولین کندلی که باعث ایجاد FVG شده است دقت کنید.
در یک روند صعودی، باید به مناطق تقاضا توجه نمایید. این مناطق معمولاً جاهایی هستند که تقاضا به شدت بالا است و می توانند قیمت ها را به سمت بالا سوق دهند. در روند نزولی، تمرکز بر روی مناطق عرضه الزامی است، زیرا این مناطق نشان دهنده فشار فروش خواهند بود. هدف از این مرحله مشخص کردن مکان هایی در نمودار است که تغییرات قابل توجهی در قیمت ممکن است رخ دهد.
استفاده از FVG برای تعیین نقطه ورود
حالا که مناطق عرضه و تقاضا را شناسایی کردید، باید به دنبال شکل گیری FVG باشید. یکی از روش های مؤثر برای شناسایی خودکار این شکاف ها استفاده از اندیکاتور های پیشرفته موجود در پلتفرم های تجزیه و تحلیل مانند TradingView است.
به عنوان مثال، می توانید از اندیکاتور هایی که شکاف های ارزش منصفانه را به صورت اتوماتیک شناسایی می کنند، بهره ببرید. زمانی که قیمت به FVG نزدیک می شود و شکاف پر می شود، آن زمان مناسب برای ورود به یک معامله است. وجود چنین شکافی نشان دهنده عدم تعادل در بازار است که می تواند به اصلاح قیمت و حرکت به سمت نیاز اولیه منجر شود.
تنظیم Stop Loss و Target Profit
مدیریت ریسک یکی از اجزای حیاتی هر استراتژی معاملاتی است. هنگام ورود به معامله بر اساس FVG، تعیین حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Target Profit) بسیار مهم است. اگر وارد یک منطقه عرضه می شوید، پیشنهاد می شود که حد ضرر خود را بالاتر از آن ناحیه قرار دهید، حتی بهتر است این حد را بالای اولین کندل در ساختار FVG تعیین کنید.
گذاشتن Stop Loss در موقعیت مناسب به شما کمک می کند تا ریسک های بالقوه را مدیریت کنید و سرمایه خود را در برابر نوسانات شدید بازار محافظت نمایید. همچنین، تعیین Target Profit با توجه به شرایط بازار و تحلیل فنی شما، می تواند به تحقق سودهای مورد نظر منجر شود.
مزایا و معایب استفاده از fvg در فارکس
مزایا و معایب استفاده از fvg در فارکس مانند هر ابزار دیگر وجود دارد که پس از بررسی آن ها می توانید با دید بهتری تصمیم بگیرید که آیا واقعاً استفاده از این ابزار برای معاملات فارکس نیاز است یا خیر. ابزار های زیادی برای معاملات فارکس وجود دارند و باید دید که کدام یک از ابزار ها با سلیقه و استراتژی معاملاتی شما هماهنگ تر است.
مزایای استفاده از fvg در فارکس
پتانسیل سود
استراتژی شکاف قیمت منصفانه (FVG) به معامله گران این امکان را می دهد که با شناسایی دقیق شکاف ها و ورود به موقع به معاملات، سودهای قابل توجهی کسب کنند. زمانی که معامله گر بتواند این شکاف ها را به درستی شناسایی کند و نقاط ورود و خروج مناسبی را انتخاب کند، امکان کسب سودهای بالا در زمان کوتاه وجود دارد. بسیاری از معامله گران حرفه ای از این استراتژی برای بهره برداری از نوسانات قیمت استفاده می کنند.
کاهش ریسک
این استراتژی به دلیل تمرکز بر شناسایی ناکارآمدی ها و عدم تعادل های موجود در بازار، می تواند ریسک کمتری نسبت به سایر روش های معاملاتی داشته باشد. به جای پیش بینی حرکات قیمت به سمت یک جهت خاص، معامله گران با استفاده از FVG می توانند به دنبال تصحیح نواقص بازار باشند که ممکن است به طور طبیعی منجر به حرکات قیمتی مطلوب شود. این امر به آن ها اجازه می دهد که ریسک های ناشی از پیش بینی های نادرست را کاهش دهند.
انعطاف پذیری
استراتژی FVG می تواند به راحتی در بازار های مختلف، از جمله سهام، اوراق قرضه، کالا ها و فارکس مورد استفاده قرار گیرد. این انعطاف پذیری به معامله گران این امکان را می دهد که با توجه به شرایط بازار و نوع دارایی هایی که معامله می کنند، این استراتژی را به طور کارآمدی به کار ببرند. این قابلیت موجب افزایش جذابیت این استراتژی برای یک جامعه وسیع از معامله گران می شود.
معایب استفاده از fvg در فارکس
خطر قضاوت نادرست
یکی از ایرادات واضح این استراتژی، وابستگی آن به فرضیه ای است که قیمت دارایی پس از پر شدن شکاف معکوس خواهد شد. با این حال، بازار همیشه پیش بینی پذیر نیست و قیمت ممکن است به حرکت خود ادامه دهد و از انتظارات معامله گر فراتر رود. این عدم قطعیت می تواند منجر به زیان های مالی قابل توجهی برای معامله گران شود، به خصوص اگر آن ها بدون مدیریت ریسک مناسب وارد چنین معاملاتی شوند.
نوسانات بازار
بازار های مالی به طور طبیعی نوسانی و غیرقابل پیش بینی هستند. تغییرات کوچک در شرایط سیاسی، اقتصادی یا حتی اخبار مختلف می تواند موجب نوسانات شدید در قیمت ها شود. چنین نوساناتی ممکن است بر استراتژی های FVG تأثیر گذاشته و با ایجاد حرکات غیرقابل پیش بینی، منجر به زیان برای معامله گران شود.
فرصت های محدود
در برخی بازار ها، به ویژه آن هایی که دارای نوسانات زیاد و رفتارهای غیرقابل پیش بینی هستند، فرصت های مناسب برای اعمال استراتژی FVG ممکن است محدود باشد. این موضوع می تواند باعث ناامیدی معامله گران شود؛ زیرا ممکن است در مدت زمان طولانی نتوانند به اندازه کافی از این استراتژی استفاده کنند یا به فرصت های سودآوری دست پیدا کنند.
سوالات متداول
Fvg به چه معنا است
Fvg به معنای ایجاد شکاف قیمت در نمودار دارایی است که باعث می شود تا دارایی از ارزش ذاتی اش فاصله بگیرد. نظریه fvg این است که پس از هر شکاف قیمت باز می گردد تا آن شکاف را پر کند و سپس به راه خود ادامه می دهد.
آیا می توان با استفاده از fvg در فارکس معامله کرد
نظریه fvg در ۸۰ درصد مواقع درست از آب در می آید و قیمت برای پر کردن شکاف به وجود آمده باز می گردد؛ اما برای اطمینان بیشتر می توانید از اندیکاتور های تحلیل تکنیکال نیز استفاده کنید.
نتیجه گیری fvg چیست کاربرد و انواع FVG در فارکس
Fvg در فارکس ابزاری کارآمد است؛ اما نیاز دارد تا بررسی های بسیاری روی آن انجام شود تا معامله گران در استفاده از آن حرفه ای شوند. fvg بر اساس نظریه ای شکل گرفته است که قیمت ها پس از هر شکاف باز می گردند تا شکاف را پر کنند؛ هر چند که این نظریه در ۸۰ درصد مواقع عملی می شود، اما نباید احتمالات را نیز نادیده گرفت و تنها بر اساس آن وارد موقعیت های معاملاتی شد. بهترین حالت این است که در کنار fvg از اندیکاتور های تحلیل تکنیکال استفاده کنید تا از سیگنال های fvg مطمئن شوید.
امتیاز مطلب:
5/5
اشتراک مطالب :
ارسال مطالب جدید به ایمیل شما
برای مشاهده مطالب جدید سایت ایمیل خود را در کادر زیر وارد و ثبت نمایید
آموزش پیشنهادی دانشکده بورس
